با شکوه آمدی و با شکوه میروی ولی شکوه و عظمت تفکرت در قلب هایمان میماند. میماند تا راه را آنچنان که با انگشت نشان دادی طی کنیم. تفکر تو میماند تا آنچنان که تو ایستادی ، ایستادگی کنیم در برابر هرچیزی که به نوعی به اعتقادات ما اهانت میکند. من نبودم وندیدم… بیشتر »
کلید واژه: "امام"
روزها بی تو که میگذرند ، روزگاری بدون تو شکل میگیرد … روزگاری که روزهایش شب است و شب هایش ظلمات . روزگاری که به سبز بودن سرو هم نباید اعتماد کرد و مجنون… بید دیوانه ای بیش نیست ! راستش زندگی دور از تو بهار را برایمان بی معنی کرده و زمزمه ی… بیشتر »
نماز میخوانم ، گاهی بی خشوع، گاهی بی تمرکز … اما دلخوشم به اینکه این نماز زیر سایه ولایت شما ادا می شود که اگر نبود نماز من در اوج خشوع بی نمازی بود . کاستی ها ی نمازم حل میشود در دریای ولایتت ای مهربان امام من ، و ولایتت چراغی ست هماره روشن… بیشتر »
این روزها شده ام راوی شل ترین قدم های فردی که در کوران حوادث دیگر توان ایستادن هم ندارد چه رسد به اینکه بخواهد جلویش را نگاه کند و قاطعانه آنچنان به پیش رود که عده ی زیادی در پناه او به جلو بروند و لازم نباشد حتی چشم هایشان را باز کنند . آنقدر همه چیز… بیشتر »
گم شده ام درون خودم … نشسته ای و مدام دعا میکنی مرا پیدا نمی کنم و پیدا نمیکنم و پیدا نمیکنم … امن یجیب تو اما بلندتر میشود… حواسم نبود اصلا که تو دارد صدایت انگار میلرزد لای به لای امن یجیب هایت باران زده یا… چه شد که خیس شد… بیشتر »