نماز میخوانم ،
گاهی بی خشوع،
گاهی بی تمرکز …
اما دلخوشم به اینکه این نماز زیر سایه ولایت شما ادا می شود که اگر نبود نماز من در اوج خشوع بی نمازی بود .
کاستی ها ی نمازم حل میشود
در دریای ولایتت ای مهربان امام من ،
و ولایتت چراغی ست هماره روشن ایستاده در مسیر صراط مستقیم ؛
و چه خوشیختم من شیعه که چهارده چراغ هماره روشن بر سر راهم قرار داده شده
که مرا به ولایت خدا می رساند ،
که مرا عبد خدا میکند ،
که هرگاه تاریکی لرزه بر اندام اعتقاداتم انداخت
فانوس های ولایتتان دلم را قرص کند
که من تا زمانی در مسییر حقم که پیرو روشن چراغ عالم ،
وصی حضرت خاتم
علی امیر عالم و آدم
که با حق بود وحق با او بمانم.
ای مهدی برابر با علی
ای که ولایتت آخرین چراغ روشن جهان
ای که دریایی و آلودگی جهانی را در پاکی خودت حل میکنی
کوهی از ظلم وظلمت ها دل شیعیانت را به درد آورده
به دست حیدر ات باید این کوه های خیبری کنده شوند
وحق دوباره به دست شما که از نسل مردان حقید برپا شود
و شیعه صبر میکند تنها برا ی این فرج
شیعه در انتظار است ….
انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا