تنگتر در آغوشم بگیر، که سنگلاخها را به امید وعدههای پرزرق و برق ابلیس نفس نفس زدهام و با هیچ برگشتهام باز پیش خودت. دست از پا درازتر. رفتنم را بگذار به پای نادانیام نپرس هرچند نپرسیده میدانی. بگذار نگاهم خیره بماند به اقیانوس آرام بخششی که در… بیشتر »
کلید واژه: "دکلمه"
تو راست میگویی من فراموش کارم. من مرتب فراموش میکنم تمام آنچه را که از من و برای من گفته بودی. هرچه باشم، انسانم و یک پایم گیر در نسیان. از تو تعجب میکنم که چطور یادت رفته. یادت رفته یا به رویم نمیآوری؟ آن روزها را که پایم از گلیمم درازتر میشد و… بیشتر »
جهان به نام تو آذین بست روزهایش را درست در طلوع فجر روز جمعه ای وقتی میان نماز وتر حالش دگرگون شد ریحانه ی روم ، حضرت نرجس ، ملیکا دنیا در آن دم درگیر نورانیت مولود سامرا… بیشتر »