جهان سراسر واژه هایی ست توخالی که به دست بشر تفسیر میشوند.
در جای جای تاریخ اگر معنای واژه ای گم میشد مردمانی پیدا میشدند و تفسیر آن را به عهده میگرفتند.
این حکایت تاریخ است . و اکنون در این برهه از تاریخ تفسیر کلید واژه ای به تو محول شده که همیشه دست هایی در پی تحریف آن بودند.
آزادی…کلید واژه ایست که برای تفسیرش هفتاد سال ایستاده ای .
ایستاده ای یعنی زخم میخوری ولی زمین نه…
ایستاده ای یعنی صبر میکنی ولی از پای نمی نشینی
یک عمر ریشه در خاکی دواندی که متعلق به تو بود ولی علف های هرزی بی ریشه خیال باطلی در سر پروراندند که میتوان با آوارگی مردان و داغدار کردن شیر زنان تو و آوردن سفارت شیطان ، تو را از ریشه کند .
چه توهم باطلی … تو که دقیقه به دقیقه ، از شهیدی تا شهید بعدی ،از قطره ی خونی تا قطره ی اشکی ، هر دم محکمتر از قبل اصالت و ریشه ات را فریاد زدی ، از ریشه کندن تو جز خواب پریشان بی تعبیر معنای دیگری ندارد .
درخت ریشه دار امت اسلامی که چیزی تا به ثمر رسیدن خون شکوفه هایت باقی نمانده است.
قریب است که دنیا تفسیر آزادی را از اشک مادران و خون شهیدان تو وام بگیرد .
استقامت کن ای پاره ی تن اسلام
استقامت کن که از پوچی و حقارت آنهاست اگر برسرت آتش میبارند .
پوچ اند و بی هویت چون پشتشان به همین سلاح ها و آتش ریختن ها گرم است
تو اما ریشه داری چون پشتوانه ات
-بزرگ تر از مکر آنها - خدایی ست که لایخلف المیعاد.
بگذار هرچه حیله دارند رو کنند تو اما همچنان بایست
و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین
تمام دنیا در پی یافتن تفسیر آزادی است .
استقامت کن که استقامت تو همان تفسیر آزادی ست .
سلام عالی بود